Overblog
Edit post Follow this blog Administration + Create my blog
peopleswar.over-blog.com

رفيق بصير اخگر، شاهين سيتغ هاي سرخ

July 4 2013 , Written by people's war

رفيق بصير اخگر، شاهين سيتغ هاي سرخ

جريان دموكراتيك نوين افغانستان كه در صدر آن اسم رفيق اكرم ياري قرار دارد، مايه ي مباهات خلق هاي آزاديخواه اين كشور است. اين جريان كه با جنبش شعله يي مهر تسجيل بر پراتيك انقلابي رهروان راه سرخ انقلاب در دهه ي ششم سده ي بيستم ميزند، تحت رهبري صدر اكرم ياري و با سازمان جوانان مترقي ثبت تاريخ اين خطه است. صدر اكرم ياري به دست وطن فروشان مزدور سوسيال امپرياليسم روس به شهادت رسيد. برخي ها نظير واصف باختري و اعظم دادفر بعدا مرتد شدند، اما از ميان شعله يي هاي اصيل و از ميان اعضاي اصيل سازمان جوانان مترقي،‌ نبرده انقلابيوني نظير بصير اخگر هم بودند كه پس از به شهادت رسيدن رفيق اكرم ياري صدر كميته ي مركزي س.ج.م بر خط صحيح انقلاب دموكراتيك نوين در افغانستان كه خط سرخ شهيد اكرم ياري است، پاي فشردند. نوزدهم جون 2013 ميلادي مصادف است با هفتمين سالگرد وفات رفيق بصير اخگر،‌ مائوئيست نستوه و رهرو راه ي سرخ شهيد اكرم ياري.

اگر از يكسو رفيق اخگر با ساماي مجيد شهيد پهلو داد و به مثابه ي يك رفيق شعله يي از شرافت خط سرخ انقلاب دفاع نمود، از سوي ديگر اين رفيق گرامي،‌هنگامي كه مشاهده نمود كه ساماي بعد از مجيد "رخ به سوي خانه ي خمار دارد" در برابر انحراف خطي-ايدئولو‍‍ژيكي آن ايستاد و هرگز فراموش نكرد كه يك شعله يي اصيل تنها در بستر داغ مبارزه ي طبقاتي و در آغوش مائوئيسم است كه ميتواند سكاندار انقلاب باشد. وي نيك ميدانست كه آنانيكه از مائوئيسم (مائوتسه دون انديشه در آنزمان) گسست نموده اند، شرافت شعله يي را نيز به حراج گذاشته اند و ميان آنان و انقلابيون شعله يي- انقلابيوني كه در راس شان صدر اكرم ياري درفش سرخ انقلاب را در اهتزاز نگهداشته بود- دريايي از خون فاصله است. روي اين ملحوظ،‌تا زنده بود يك شعله يي باقي ماند و با شعله يي هاي اصيل در آميخت و به دفاع از خط سرخ اكرم ياري كمر همت گماشت. هركجا رفيقي ميديد صادق و رسالتمند،‌از اكرم ياري ميپرسيد و نظرش را در مورد وي ميخواست، و به آن ترتيب، راهيان مسير صحيح انقلاب را فرا ميخواند تا دست به اتحاد ديالكتيكي داده و در راه ي ايجاد حزب طبقه ي كارگر يعني حزب كمونيست مائوئيستي گرد آيند. رفيق اخگر علي الرغم فقر و تنگدستي، هرگز غرور خويش را پامال اغراض و تمنيات فرادستان ننموده و مصداق راستين مصراع ذيل از خواجه ي شيراز بود:

گر چه گرد آلود فقرم شرم باد از همتم

گر به آب چشمه ي خورشيد دامن تر كنم

رفيق اخگر يك "انقلابي لفظي" نبود بلكه به مثابه ي يك انقلابي راستين، در برابر امپرياليسم، فئوداليسم و كاپتياليسم بيروكراتيك ايستاده و در كنار خلق هاي انقلابي قرار گرفت.

رفيق اخگر به سال 1352 خورشيدي مبارزات دهقاني را در زادگاهش پغمان به بهترين وجهي رهبري و سازماندهي نمود. رفيق اخگر در زادگاهش پغمان نيز شهرت خوبي داشت و صد ها تن دانش آموز و آموزگاران محلي را به گونه ي دموكراتيك و انقلابي آموزش داده و آنان را در امر رهايي خلق ها بسيج نموده بود. رفيق اخگر گذشته از آن كه از كادر هاي برجسته ي سازمان جوانان مترقي بود، در ميان كارگران و بوي‍ژه كارگران پيشرو نيز شهرت بسزايي داشته و مورد اعتماد شان بود. اين رفيق گرانمايه، از جمله ي سازمانده گان اعتصابات فابريكه جنگلك در بهار 1347 خورشيدي بود. نيز وي مبارزات دموكراتيك خلق ها از جمله اعتصابات و مبارزات دانشگاهيان ( دانشگاه كابل) و دانش آموزان را سمت دهي صحيح و انقلابي ميكرد. روي اين ملحوظ، حتي در دوران ستم شاهي،‌نام وي معادل مبارزات انقلابي خلق ها،‌مشهور خاص و عام بوده و به مثابه ي خار چشم ارتجاع داخلي از شرافت انقلاب دفاع مي نمود. پس از كودتاي منحوس هفتم ثور، وي در سه جهت مبارزات خويش را شدت بخشيد:

-مباررزه به ضد سوسيال –امپرياليسم و پوشاليان دست نشانده اش ( كه پس از ششم جدي 1358 خورشيدي،‌اين مبارزه شكل مبارزه در برابر اشغالگران و ر‍ژيم پوشالي دست نشانده ي آنرا به خود گرفت)

- مبارزه در برابر ارتجاع اخواني و مرتجعان مدافع منافع خوانين و سلطنت

-مبارزه در برابر رويزيونيسم عمدتا رويزيونيسمي كه در لاك "شعله يي" دست آورد هاي جريان شعله ي جاويد و عمدتا خط سرخ آنرا طرد ميكرد. رفيق اخگر با مبارزه به ضد رويزيونيست ها و سنتريست هاي رنگارنگ، خط سرخ اكرم ياري را و شخص اكرم ياري را به مثابه ي خط گذر مائوئيسم در افغانستان در نظر ميگرفت و به اين ترتيب،‌ زمينه آنرا فراهم آورد كه نسل بعدي انقلابيون بتوانند سره را از ناسره تميز كنند.

رفيق اخگر در اين مبارزه سرانجام متقاعد شد كه رهبري تشكيلاتي كه هموندي آنرا دارد از انحرافات خطي-ايدولوژيك نه تنها نمي خواهند برهند بلكه هر چه بيشتر ليبراليزه شده و "استراتيژي جنگ خلق" و انديشه ي مائوتسه دون را عملا كنار گذارده اند و در ادبيات رسمي خويش نيز تا ميتوانند از ماركسيست خواندن خويش طفره ميروند. لهذا، رفيق اخگر چاره ي كار را در گسست از چنان تشكيلاتي ديد. اما وي اين گسست را به بهاي توطئه چيدن و هم آوا شدن با گسيخته گان بي پرنسيب پذيره نشد. وي ترجيح داد كه با اقليلي از رفقا كه بر اصولي مي انديشند و اصولي عمل ميكنند يكجا شود. وي هم آوا با صدر مائو بود كه اين درستي خط است كه تضمين كننده ي پيشرفت و پيروزي است و اين درستي خط است كه كميت آفرين است. لهذا، وي اقليتي اصولي را بر اكثريتي كه انحراف در پيش گرفته اند نه تنها ترجيح ميداد بل در برابر چنان "اكثريتي"‌مي ايستاد و ادعاي مزورانه و دروغين چنان "اكثريت" را كه خويشتن را در لاك "سنتراليسم دموكراتيك و تبعيت اقليت از اكثريت"‌پنهان ميداشت، را طرد و افشاء مي نمود. رفيق بصير اخگر، در سراسر عمر پربار مبارزاتي خويش، از همان آوان نيمه ي دهه ششم سده بيستم ميلادي به بعد، مبارزه ي دو خط را به مثابه ي يك پرنسيب مائوئيستي اتخاذ نموده و در برابر خط سياه سنتريسم و رويزيونيسم، خط سرخ ماركسيستي، و در شرايط خاص افغانستان، خط سرخ رفيق ياري را كه انديشه ي راهنماي انقلاب در افغانستان بود، مورد تصديق ، قبول و حمايت قرار داده و به نشر و تبليغ آن خويشتن را وقف كرده بود.

رفيق بصير اخگر را گرامي داريم،‌كارنامه هاي سترگ اش را به بررسي،‌ستايش و تاييد گيريم،‌نكات ارزنده و دست آورد هاي تيوريك و عملي وي را كه در راستاي خط سرخ شهيد اكرم ياري ا ند،‌ مورد قبول قرار داده و از آن استفاده خلاق به عمل آوريم، و از از اين رفيق نستوه در برابر رويزيونيست ها و مرتداني كه وي و يادوار وي را با سكوت برگذار ميكنند،‌دفاع اصولي و رفيقانه كنيم. رفيق اخگر با ما است، و در هر گامي كه به پيش مي نهيم، مشعلدار مبارزات ما است. وي اخگري است كه حريق انقلاب را نماينده گي مي كند. و ما به چنان اخگر هايي هميشه نيازمند ايم. وي همان شعله ي جاويد است كه ميرايي را با وي ميانه يي نيست.

اگر رويزيونيسم،‌ارتجاع اسلامي و وطن فروشان "خلقي-پرچمي" همه ي هم و غم خويش را برآن معطوف ميداشتند كه اخگر ها را به خاكستر مبدل سازند، اخگر جاويد ما،‌پايسته گي و شايسته گي تاريخي خويش را مثبوت داشت. در دفاع از نجابت انقلابي رفيق اخگر و ساير رفقاي مائوئيست، اعم از ديروزيان و امروزينگان،‌با درفش سرخ مائوئيسم،‌بايد به پيش تاخت. سازمان كارگران افغانستان (م.ل.م) خاطره و كارنامه هاي سرخ رفيق اخگر را تجليل نموده و با ياد آوري از اين رفيق، دست كم كوچكترين گام را در راستاي اداي دين به پيش گاه ي رفيق اخگر و ساير رفقاي جنبش مائوئيستي كشور كه همه ي عمر خويش را در دفاع از انقلاب سپري نموده اند، فرا پيش مي نهد.

 

زنده و پيروزگر باد خط سرخ شهيد اكرم ياري

فرزوان باد مشعل مبارزاتي رفيق بصير اخگر

مرگ به ارتجاع و رويزيونيسم

بر چيده باد بساط اشغالگران و امپرياليست هاي خون آشام

زنده باد جنگ خلق!

با درفش سرخ ماركسيسم-لنينيسم-مائوئيسم، به پيش!

20 جون 2013 ميلادي

سازمان كارگران افغانستان (م.ل.م)

 

Share this post
Repost0
To be informed of the latest articles, subscribe:
Comment on this post