Overblog
Edit post Follow this blog Administration + Create my blog
peopleswar.over-blog.com

فرخنده باد نود و سومين سالروز پيروزي خلقهاي آزاديخواه ما بر امپرياليزم انگليس! خاطره 28 –اسد تابناكتر باد

August 20 2012 , Written by mlmprincipallymaoism Published on #WHAT IS NEW?

فرخنده باد نود و سومين  سالروز پيروزي خلقهاي آزاديخواه  ما بر امپرياليزم انگليس! خاطره 28 –اسد تابناكتر باد!

رژيم پوشالي كرزي، اين دست نشانده ترين رژيم جهان در لحظه ي كنوني- كم رنگ تر از سالهاي قبل، به گونه ي كاملا تشريفاتي و مزورانه، مختصر تر از ساليان پار، در محوطه وزارت دفاع، يادي از 28 اسد نمود. اين در حالي است كه حتي در دوره ستمشاهي ظاهري و جمهوري شاهانه سردار داود،‌با آنكه آن دو نيز بنيان توده يي نداشتند و اصولا استقلال كشور برايشان مفهومي نداشت، با آنهم از اين روز دست كم در ظاهر امر، تجليل به عمل مي آمد. همانگونه كه رژيم هاي وطن فروش "خلقي" و "پرچمي" از ذكر يادبود 28 اسد برخويش ميلرزيدند، اينك رژيم پوشالي كرزي نيز مي انگارد كه بزرگداشت وسيع ولو ظاهري اين روز، پتكي است بر تارك خاينان و وطن فروشان لميده برسر قدرت! آري كه چنين است! و از همين رو است كه اين رژيم مزدور، نيك ميداندكه هيچگونه تجليل وبزرگداشت از اين روز، توده هاي ميليوني آزاديخواه ما را نخواهد فريفت. بنابر آن، به يادكرد نمايشي از اين روز، با اختصاري مضحك بسنده كرده است. آري! اين رژيم مزدور ميداند كه هرگونه بزرگداشت با شكوه از اين رو، لباسي است از آن دست كه بر قامت نازيباي اين دستگاه پوشالي دوخته و برازنده نيست. از همين جا است كه پوشاليان كرزيي و شركاي جنايتكار خادي-جهادي شان، هشيارتر از آنند كه بر ريش خويش  بخندند!

نود و سه سال قبل از امروز، اراده آهنين آزاديخواهي خلق هاي اين سرزمين، پوزه ي استعمارگران انگليسي را به خاك ماليد  و خلق هاي ما،  با استرداد استقلال كشور خويش، براي همه جهانيان حالي كردند كه: جنگ هاي عادلانه، فرجام پيروزي از براي توده ها را در قبال دارند، و استعمارگران و قدرت هاي امپرياليستي، با آنكه مسلح با انواع اسلحه كشتار توده يي و هزاران بار مجهز تر از كشورهاي ستمديده باشند، از آنجايي كه جنگي را كه راه اندازي كرده اند، ناعادلانه است، سرانجامي جز به خفت تن در دادن، گريختن و روسياهي تاريخي را كمايي كردن، نخواهند  كرد. آري! امپراتوري جهانخوار بريتانياي "كبير" كه مدعي بود كه آفتاب در قلمروهاي تحت سيطره اش غروب ندارد، چنان شكست تاريخي در اين سرزمين خوردند كه براي ابد درسي شد براي همه استعمارگران و سرمشقي شد براي همه توده هاي آزاديخواه سراسر جهان. سال 1919 ميلادي را به خاطر بياوريم. در  اين سال است كه منادي افغانستاني رها از چنبره استعمار مستقيم انگليس، پا به عرصه جهان ميگذارد. پر واضح است كه انقلاب كبير اكتوبر 1917 ، همانگونه كه براي پرولتارياي بين المللي، مايه افتخار و پشتيبان صديق به شمار ميرفت، براي جنبش هاي ملي رهايي بخش و دموكراتيك مستعمرات نيز، نويدي از براي فرداي روشن و نوين بود. لهذا، ميتوان گفت كه در به ثمر نشستن نهال پيروزي مبارزات آزاديخواهانه خلق هاي ما، اكتوبر كبير، تاثير به سزايي داشته است. بي جهت نبودكه جمهوري شورا ها، و در راس شان، ولاديمير اليچ لنين، پيشواي كبير پرولتاريا و ساير ستمديده گان كره ارض، نخستين كشوري بود كه استقلال افغانستان را به رسميت شناخت،و باب مناسبات ديپلوماتيك دوستانه با ما را گشود. از همين رو بود  كه خلق هاي ستمديده ما، ارجگزار همنوايي جمهوري شوراها با كشور خويش در آن ساليان سرنوشت ساز بودند.

امروزه، اشغالگران امريكايي-انگليسي-شركا، بيش از يكدهه است كه استقلال كشور ما را پامال نموده، و در اين ميانه، انگليس ها كه از دشمنيي ديرين با ما غبطه ميخوردند، ميخواهند تا ذيل نام هاي كذايي و ادعاهاي كاذب "مبارزه بر ضد تروريزم"، "نبرد بر ضد القاعده"،و...انتقام شكست پارين خويش را از ما بكشند. انگليس ها كه از "گذشت روزگار نياموخته اند"،‌يقينا كه از "هيچ آموزگاري نخواهند آموخت". نيز آمريكايي ها و ساير قدرت هاي امپرياليستي كه در اشغال صريح افغانستان با يانكي ها و انگليس ها شريك اند، احمقاني اند كه از "گذشت روزگار" و سرانجام محتوم شكست هاي افتضاح بار استعمارگراني كه جنگ هاي غيرعادلانه را راه مي اندازند نه تنها درسي نگرفته اند، بلكه با تجاوز بالاي سرزمين مقاومت و حماسه، افغانستان آزاديخواه، گور خويش را بدستان ناپاك خويش ميكنند. همانگونه كه سوسيال-امپرياليزم روس، با تجاوز به اين سرزمين، ناقوس زوال و نابودي خويش را بدستان كثيف خويش نواخت، اينك يانكي ها-شركا، عاقبت شوم خويش را با دستان خويش، با تجاوز بر اين سرزمين حماسه زا وآزاديخواه، رقم ميزنند. رژيم پوشالي كرزي كه اوليا امور آن، پوشالي ترين مهره هاي مزدور استعمار و ارتجاع اند، عاقبتي بهتر از سيه روزي و اضمحلال شرمسارانه "خلقي-پرچمي"هاي وطن فروش ندارد. امروزه، مشتي از رهزنان دنيا و "دين" كه مرده ريگ چور و چپاول و كشتار توده هاي ستمديده يعني دكترين "جهاد" في سبيل امپرياليزم و استعمار را كشكول ساخته اند و با وقاحتي تمام به آستان بوسي  امريكايي ها و ساير نيروهاي امپرياليست و اشغالگر،‌ "امتياز" لميدن بر كرسي هاي كابينه پوشالي و خزيدن در جنگلكده پارلمان قلابي را بدست آورده اند، طوطي صفت، هرچه اشغالگران و بادارانشان ميگويند ويا بدانها تلقين ميكنند، آنرا تكرار نموده، و راه را براي استقرار هژموني استعمار هموار نموده، و خواهان به انقياد كشانيدن توده هاي آزاديخواه ما اند. بي خبر از آنكه،‌همانگونه كه فرزندان اين آب و خاك،‌استعمارگران "نامدار" انگليسي و "سوسيال امپرياليزم روس" را درهم شكستن اند، اينك كه  بلوك اشغالگران استعمارگر كنوني را نيز به چالش كشيده اند، اين احمقان نوين را نيز به گورستان تاريخ روانه نموده، و درهم خواهند شكست. حتي در داخل "اردوي ملي" و "پوليس ملي" رژيم پوشالي، هستند صد ها جوان آزاديخواهي كه با آنكه از روي ناگزيري ها و چه بسا كه ناآگاهي ها ظاهرا بدان نيروهاي پوشالي پيوستند، اما هرگز رسالت وطن پرستي و دفاع از مادر-وطن را نفراموشيده، و ما پيوسته شاهد كشته شدن نيروهاي اشغالگر خارجي از سوي منسوبين "اردو" و "پوليس" بوده ايم. طالبان جنايت پيشه كه در پوشالي بودن و مزدوري، دست كمي از پوشاليان كرزيي ندارند، كوشيده اند كه افتخار مقاومت ملي-مردمي را كه متاسفانه به گونه خود جوش باقي مانده است، را منسوب به خويش دارند. آفتاب را به انگشت نمي شود پنهان كرد. ادعاهاي هستريك طالبان، طرفي نخواهد بست،و توده هاي آزاديخواه ما، طي ساليان دراز، دشمنان تاريخي خويش را شناخته اند و به چنان ادعاهاي حقيرانه طالبان مزدور وقعي نمي نهند. جاي رهبري انقلابي براي پيشبرد اصولي و منسجم مقاومت ملي، مردمي و انقلابي خالي است. ماركسيست-لنينيست-مائوئيست ها، امروزه در همه كشور ها، يگانه نيروي مطمئن و اصيل در امر رهبري مبارزات ملي-دموكراتيك و ضد امپرياليستي بوده اند. با آنكه كشور عزيز ما از سابقه با افتخار جنبش انقلابي و مائوئيستي برخوردار است، و با آنكه هنوز هستند تعدادي از فرزندان اصيل و وطن پرست اين آب و خاك كه داعيه دار درفش رهايي بشريت يعني ماركسيسم-لنينيسم-مائوئيسم اند، اما ضعف نيروهاي انقلابي در لحظه كنوني، كه افتراق و پراگنده گي اين نيروها نيز در ايجاد اين ضعف بي تاثير نبوده است، سبب گرديده است كه مبارزات ضد امپرياليستي در لحظه كنوني، سكاندار كبير خويش را نداشته باشد. بنابر اين، رسالت همه نيروهاي انقلابي است كه بر ضعف ها و "گسست " هاي خويش به گونه اصولي فايق آمده،‌و با پيوستن اصولي به يكديگر، به ايجاد سه سلاح معجزه آساي خلق يعني حزب پيشآهنگ پرولتري،‌ارتش پرولتري و جبهه متحد ملي ضد امپرياليستي، خلق كبير ما را در امر سترگ پيروزي بر متجاوزان استعمارگر رهبري نموده، و با ياري رسانيدن به توده هاي آزاديخواه، رسالت تاريخي و انقلابي خويش را ادا كنند. ما به 28 –اسد ديگري نيازمند ايم. به قول شاعري:

هرچه شير من به اسد بند ها شكست

آوخ هنوز گمشده "ماه" پريوش ام

آري، ما در جستجوي گمشده ي خويش ايم. گشمده ما، استقلال از دست رفته ي ما است. تنها راه اندازي جنگ ممتد خلق است كه ميتواند نهال استقلال واقعي را از براي تودهاي ستمديده ما آبياري نموده، آنرا به بار رسانيده، افغانستاني مستقل، دموكراتيك و مرفع بار آورد. آري! تنها با به پيروزي رسيدن انقلاب دموكراتيك نوين است كه دستان منحوس و پاهاي لعنتي استعماگران و متجاوزان، اعم از دور و نزديك، از اين مرز و بوم يل-پرور كوتاه شده، و راه از براي تكامل انساني جامعه باز خواهد شد. لهذا،‌ ما با تبريك گفتن بيست و هشتم اسد، نود و سومين سالروز استرداد استقلال كشور به همه خلق هاي آزاديخواه كشور خويش، توده هاي ميليوني وطن پرست و انقلابيون دلير پرولتري را بسوي راه اندازي دور سترگي از مبارزات ملي – رهايي بخش براي به پيروزي رسانيدن "بيست وهشتم اسد" نوين،‌فراخوانده، و اعلام ميداريم كه: جزبا گسستن زنجير هاي اسارت استعماري، نمي توان داعيه دار و حتي متمني استقلال و دموكراسي بود! پس به پيش به سوي راهپيمايي طولاني ملي –رهايي بخش! دموكراسي نوين آري! اسارت و انقياد ملي هرگز!

زنده باد خاطره تابناك بيست و هشتم اسد، نود و سومين سالروز استرداد استقلال افغانستان

به پيش در راه "بيست و هشتم اسد" نوين و شكست ناپذير

به پيش در راستاي ايجاد سه سلاح معجزه آساي خلق!

مرده  باد استعمارگران و متجاوزاني كه توده هاي ما را به خاك و خون كشانيده اند!

نفرين به رژيم پوشالي و مزدور كرزي!

زنده باد جنگ خلق تا كمونيسم!

سازمان كارگران افغانستان(م.ل.م)

28 اسد سال 1391

Share this post
Repost0
To be informed of the latest articles, subscribe:
Comment on this post